هدف نهایی هر کارآفرینی این است که موفق شود، و در طی این راه خوشحال و راضی هم باشد. اما هر کارآفرینی نمیتواند به این هدف دست پیدا کند. حقیقت این است که سالیانه صدها کسبوکار جدید آغاز به کار میکنند، اما اغلب آنها با موفقیت مواجه نمیشوند.
یکی از دلایل این عدم موفقیت این است که کارآفرینان هر روزه با سختترین سوالات روبهرو میشوند. چگونگی پاسخ کارآفرینان به این سوالات میتواند نشاندهنده این باشد که کسبوکار نوپایشان غرق میشود و یا شناور میماند.
برای تضمین موفقیت، کارآفرینان باید بتوانند این ۳ سوال بسیار مهم را پاسخ دهند.
۱- اهداف من به عنوان یک کارآفرین چیست؟
برای اغلب کارآفرینان جدا کردن اهداف شخصی از اهداف کسبوکارشان مشکل است. این قابل درک است. اگر به این موضوع فکر کنید میبینید که کارآفرینان غالبا تلاش میکنند علایق شخصی خود را به کسبوکار تبدیل کنند، و فقط نیاز دارند افرادی آنها را در رسیدن به این هدف یاری کنند. با اینکه من متوجه این هستم که برخی اوقات این اهداف به هم مربوط هستند، اما توانایی جدا کردن این اهداف میتواند به شما کمک کند تا رشد فردی و موفقیت کسبوکارتان را در کنار هم داشته باشید. پس برای خودتان هدف تعیین کنید.
اگر برای خودتان اهداف مشخصی را تعیین کنید که هم قابل اندازهگیری و هم قابل دسترسی باشند، احتمال دستیابی شما به موفقیتهای چشمگیرتر، بیشتر خواهد بود. برای مثال، برخی کارآفریناان خواهان یک کسبوکاری هستند که به سبک زندگی مربوط باشد، اما برخی دیگر خواهان یک کسبوکار قابل اندازهگیری وابسته به تکنولوژی هستند. یا برخی از کارآفرینان استراتژی خروج دارند اما برخی دیگر ممکن است حتی پیشنهاداتی که برای خرید شرکتشان میشود را ـ علیرغم سودی که ممکن است شخصا به دست آورند ـ رد کنند.
اهدافتان را از همان ابتدای مسیر کارآفرینی مشخص کنید. این کار به شما کمک میکند که بدانید به عنوان یک کارآفرین در مسیر موفقیت باید پذیرای چه موضوعاتی باشید و از چه کارهایی دوری کنید.
۲- آیا استراتژی درستی دارم؟
راهکارهای کوتاه و بلند مدتتان برای رسیدن به اهدافی که در نظر دارید، چیست؟ کارآفرینان موفق میدانند چه نیازهایی دارند، چه کسانی را باید به کار بگیرند و چه مدت طول خواهد کشید تا به مقاصدی که تعیین کردهاند برسند.
داشتن این طرح به شما کمک میکند دید واضحتری برای خودتان ترسیم کنید، افرادی که دقیقا به کار شما میآیند را جذب کنید و مطمئن باشید که برای مراحل مختلف تصمیم گیری برنامه دارید. به علاوه، داشتن این استراتژیها به شما کمک میکند که بتوانید از ابهامات و مشکلاتی که بخشی از کارآفرینی هستند با موفقیت عبور کنید.
وقتی که راهکارهایتان را تعیین میکنید، کارمندان، سرمایهگذاران و شرکایتان باید بتوانند درک کنند که چرا شما یک مسیر خاص را انتخاب کردهاید (مسیری که بر روی تصویر بزرگتر رشد متمرکز است). اگر نتوانند باید در استراتژیهایتان تغییراتی بدهید.
۳- آیا میتوانم این راهکارها را عملی کنم؟
این سوال احتمالا سختترین سوال است. ایدههای بینظیر لزوما تضمین کننده موفقیت نیستند. اغلب کارآفرینان شکست میخورند به این دلیل که نمیتوانند یک استراتژی بینظیر را اجرایی کنند. (حتی با وجود بودجه، افراد به دلیل اجرای ضعیف شکست میخورند.)
به همین دلیل است که سرمایهگذاران بر روی افراد سرمایهگذاری میکنند، برای اینکه میخواهند مطمئن باشند موسسان توانایی و ظرفیت اجرای آنچه را که وعده میدهند دارند. تقریبا هر کسی می تواند بر روی کاغذ نقشه بینظیری تنظیم کند و قدم به قدم کارهایی را هم که برای رسیدن به اهداف مورد نظرش باید انجام شوند را بنویسد، اما موضوع این است که هر کسی نمیتواند حتی بهترین نقشهها را هم اجرا کند. به همین دلیل است که گروه کاری از اهمیت بسزایی برخوردار است.
به عنوان یک کارآفرین، تیم کاری شما مهمترین و باارزشترین دارایی شماست. اگر افراد درست و باهوشی را استخدام کنید، آنها راهکار حل مسائل را وقتی که کارها گره میخورند و اوضاع مشکل میشود، پیدا میکنند.
زمانی که بتوانید با موفقیت از مرحله گزینش کردن و استخدام تیم کاریتان بگذرید، تمرکزتان را بر روی ساختن یک فرهنگ عالی غالب در محل کار بگذارید که برای خلاقیت فضای کافی داشته باشد. چرا که محیط کاری که ایجاد میکنید بر موفقیت راهکارهایی را که در نظر دارید اجرا کنید تاثیر بسزایی دارد.
کارآفرینان باید به طور مرتب از خود سوالات سختی را بپرسند، از جمله اینکه به کجا میخواهند بروند، برای رسیدن به آن اهداف به چه چیزهایی نیاز دارند و چطور میتوانند با موفقیت به اهدافشان برسند. موفقیت شما وابسته به یافتن پاسخهای درست برای سولات سخت است.
منبع: مدرسه کارآفرینی خورشید
ارسال نظر